نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
پیکرگردانی همان استحاله و تغییر شکل ظاهری موجودات در طول زمان است که با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی در هر عصر برای ایجاد انگیزه و تأثیریگذاری بیشتر در حوزۀ اساطیر اتفاق میافتد، یکی از این موجودات اسطورهای شیطان است که بهعنوان مهمترین درونمایۀ در متون ادب فارسی به آن توجه شده؛ با توجه به دامنة عملکرد گوناگون شیطان در آثار متقدّمین، این پرسش مطرح می گردد که موضوع شیطان در اشعار نیمائی تحولات محسوسی یافته و تصاویری نو از لایههای معنایی متناسب با اوضاع زمانه با حفظ شالودۀ اصلی در قالب جدیدی تغییر کرده است؟ در پاسخ باید گفت که اگرچه در حورۀ ادبیات معاصر کمتر آثاری را میتوان یافت که در آن به شیوۀ متون کهن، حقایقی در بارۀ شیطان آمده باشد اما باید اعتراف کرد که شاعران سبک نیمایی دست به ابتکار تازهای زده و در لایههای نمادین این کهنالگو، دگردیسی خاصی را ایجاد کردهاند. در میان شاعران معاصر، نیما در رأس این هرم قرار دارد وی در دو منظومة معروفش با عنوان «خانة سریویلی» و «پریان» (و سایر شاگردان طراز اولش از جمله شاملو و اخوان و سپهری و فروغ به این مهمّ پرداخته، و شیطان را نمادِ رضاخان، صدام، و اربابان ظالم و حیلهگر معرفی کردهاند؛ این مقاله به شیوة تحلیلی- توصیفی، به بررسی انواع پیکرگردانی شیطان در اشعار نیمائی میپردازد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
a
چکیده [English]
a
کلیدواژهها [English]