نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
مجموعۀ اشعار آتشی دربردارندۀ مضامین متعددی است و یکی از موضوعاتی که نقش برجستهای در قلمرو زبانی و اندیشۀ شعری وی دارد، مفهوم درد است. این واژه و واژههای مربوط به آن، فراوانی قابل توجهی در اشعار وی دارد؛ البته این درد، درد سطحی و فردی نیست، بلکه درد مردم و جامعه است و از جنس دردهای مقدس. اصالت و وفاداری به سرزمین مادری از شاخصههای شعر آتشی، و طبیعت و مردم جنوب از اجزای جدانشدنی شعر او به شمار میرود؛ ازاینرو تصویر درد طبیعت و اقلیم جنوب و رنج و اندوه مردم این دیار در آیینۀ شعر شاعر جنوبی به وضوح انعکاس یافته است. وی در لابهلای اشعارش به گوشههایی از زندگی مردم بوشهر از جمله روستاییان و بندرنشینان اشاره دارد؛ رنج ها، سختیها و مشکلاتی را که با آن دست و پنجه نرم میکنند، به پهنۀ شعر کشانده و دردها، دغدغهها، آرزوها، غمها و شادیهای مردم نجیب جنوب را در شعر خویش به تصویر کشیده است. ما در این مقاله با هدف تبیین بازتاب مضامین درد و رنج طبیعت و مردم جنوب در تلاشیم اشعار آتشی را با تکیه بر روش توصیفی - تحلیلی و کتابخانهای بررسی کنیم و به این پرسشها پاسخ بگوییم که دغدغههای بازتابیافتۀ مردم و طبیعت بوشهر در شعر آتشی کدامند، سبب این درد و رنجها چیست و کدام دردها، درگیری ذهنی بیشتری برای شاعر ایجاد کرده است؟
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
a
چکیده [English]
a