نوع مقاله : مقاله پژوهشی
چکیده
ادبیات داستانی، ظرفیت مطلوبی برای کشف مسائل روانشناسی در سطوح فردی و
اجتماعی دارد. نگارنده با در نظر گرفتن این خصوصیت و قابلیتی که به نظر میرسید، رمانهای
رضا براهنی در این زمینهدارند؛ به واکاوی پنج رمان: رازهای سرزمین من، آواز کشتگان، روزگار
دوزخی آقای ایاز، آزاده خانم و نویسندهاش و بعد از عروسی چه گذشت،ا ز این نویسندة معاصر،
بر اساس نظریۀ گریز از آزادی اریک فروم، روانکاو اجتماعی مکتب فرانکفورت، پرداخت. این
تحلیل نشان داد در این آثار برخی شخصیتها ویژگیهای نظریۀ گریز از آزادی فروم را دارند. در
رازهای سرزمین من، تیمسار شادان شخصیت قدرتگرا (سادیست و مازوخیست) و تخریبگر،
سرهنگ جزایری قدرتگرا (مازوخیست)، سودابه پیرو و هوشنگ و فرزام تخریبگر هستند. در
آواز کشتگان، مأموران شکنجه قدرتگرا (سادیست)، پدر اسماعیلی قدرتگرا (مازوخیست)،
قاصد، دکتر، معلم، قاسمی مأمور شهربانی، شخصیت پیرو دارند، سلطانمحمود در روزگار دوزخی
آقای ایاز، قدرتگرا (سادیست) و ویرانگر، ایاز قدرتگرا (سادیست) و مردم شخصیت پیرو دارند،
در آزادهخانم و نویسندهاش بیباوغلی و شادان قدرتگرا (سادیست) و در بعد از عروسی چه
گذشت؟ بیرجندیه دارای شخصیت پیرو و تخریبگر است. پیامد وجود چنین شخصیتهایی در
جامعه آسیبهای جبرانناپذیر در خانواده و اجتماع و همچنین کمک به ایجاد نظام دیکتاتوری و
استثماری در جامعه است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
a
چکیده [English]
a
کلیدواژهها [English]